به گزارش شهرآرانیوز، در ابتدای هر مواجههای با آینه، چیزی فراتر از چهره بازمیتابد؛ انعکاسی از درون، تکههایی از خاطره، احساساتی که گاهی حتی خودمان هم جرئت لمسشان را نداریم. حالا تصور کنید که این آینه، نه صرفاً ابزاری برای بازتاب صورت، بلکه بستری است برای رجزدن زخمهایی کهنه، خاطراتی گمشده در اعماق ذهن، و تروماهایی که هنوز در تاریکی ساکناند.
در نمایشگاه گروهی «زیر پوست آب» که در نگارخانه آسمان برگزار شده، گروهی از هنرمندان جوانِ رشته گرافیک، به همراهی و هدایت محدثه برزهکار، مدرس دانشگاه و تسهیلگر این تجربه سفری را آغاز کردهاند به دل دریا، اما نه دریایی که با موجهایش به ساحل میرسد؛ دریایی درونی، پنهان، عمیق و پر از رمزوراز که تنها در سکوت آینهها میتوان آن را دید و لمس کرد.
استفاده از آینه، کلاههای غواصی قدیمی و بازتاب نور، بهانهای شده تا هر هنرمند، روایت شخصی خود از ترس، اندوه، فرار یا حتی پذیرش را خلق کند. گویی هر اثر، پنجرهای است به زیرسطح آنچه دیده نمیشود و این آینهها، بهجای آنکه خود را نشان دهند، ما را وادار میکنند که به درون خود خیره شویم.
آنچه در این نمایشگاه دیده میشود، نتیجه سه ماه مواجهه صمیمانه و درعینحال دشوار با احساساتی است که نه ساده بروز مییابند و نه آسان روایت میشوند. گرافیک اینجا دیگر صرفاً زبان بصری نیست، بلکه زبان رهایی است، ابزاری برای آشتیکردن با زخمی کهنه و شاید نخستین قدم برای تبدیل تروما به تصویر و سکوت به صدا.
در ادامه گفتوگوی ما با مدرس و شرکتکنندگان نمایشگاه زیر پوست آب را میخوانید.
محدثه برزهکار، مدرس رشته گرافیک:
مدتها بود که با بچهها طراحیهای نزدیکی داشتم و به حسهای متفاوتی که داشتند، پرداخته میشد. خیلی وقتها این بچهها حسهایی داشتند که نمیتوانستند آنها را بیان کنند. بعضی از آنها تروماهایی داشتند که به هیچ عنوان قادر به بروز آنها نبودند. من همیشه فکر میکردم که بهترین راه برای بیان این احساسات، استفاده از هنر است. تصمیم گرفتیم که از طریق طراحیهای ایزومتریک حسها را منتقل کنیم، اما در این مسیر به موفقیت زیادی دست نیافتیم؛ چراکه حسهای مدنظر بچهها در کارها ملموس نبود.
بعد از آن، تصمیم گرفتیم که از آینه به عنوان وسیلهای برای بازتاب این حسها استفاده کنیم؛ چراکه وقتی افراد به آینه نگاه میکنند، ممکن است حسهای خودشان را در آن بازتاب ببینند و این بازتاب بتواند به آنها کمک کند تا احساسات درونیشان را بهتر درک کنند. برای این کار، دریا را به عنوان موضوع اصلی انتخاب کردیم؛ چراکه دریا برای افراد، حسهای ناشناختهای دارد و میتوانست بهطور ملموستری تجربه شود. همچنین برای بهتصویرکشیدن تروماهای قدیمی بچهها، از کلاه غواصی قدیمی استفاده کردیم.
تمام طراحان این پروژه، فارغالتحصیلان رشته گرافیک هستند و همگی تجربه کار در این پروژه را داشتهاند. در مجموع، پروژه شامل ده اثر است و مدت سه ماه روی آن کار کردیم. بزرگترین چالش ما در این پروژه، به دلیل ابعاد بزرگ آثار و استفاده از آینهها، در حملونقل بود. این آثار بسیار سنگین و شکننده بودند؛ به همین دلیل جابهجایی و نگهداری آنها در فرایند کار بسیار سخت بود. علاوه بر این، استفاده از اسید برای انتقال طرح به آینه نیز چالشهای خاص خود را داشت و کار در محیطی که این فرایند انجام میشد، برای ما از نظر تنفسی کمی سخت بود.
مهدیه ترکمنزاده، دانشجوی رشته گرافیک:
روندی که طی کردیم، واقعاً روندی چالشی بود؛ اما درعینحال جذابیتهای خاص خودش را هم داشت. برای خیلی از ما، این اولین تجربه کار با خانم محدثه برزهکار بود و در واقع، این پروژه حالتی کارگاهی و آموزشی داشت که باعث شد تجربه متفاوتی را پشتسر بگذاریم.
در ابتدا، حسوحالی که دوست داشتم در اثرم منتقل کنم، آرامش دریا و سکون آن بود؛ اما هرچه جلوتر رفتیم و اثر شکل گرفت، متوجه شدم با توجه به مضمون کاری که انتخاب کرده بودم، آن حس آرامش خیلی هم در کارم جاری نیست؛ بنابراین تصمیم گرفتم مسیر را تغییر بدهم و بهجای تمرکز بر سکون، نور زیر دریا را از نگاه یک غواص درون کلاه غواصی به تصویر بکشم.
فضای کار بسیار دوستانه و صمیمی بود. ما اغلب از قبل یکدیگر را میشناختیم، یا تجربه کار تیمی با هم داشتیم و همین موضوع باعث شد فضا برای یادگیری و رشد شخصی و گروهی بسیار مناسب باشد. همگی کنار هم، چیزهای زیادی یاد گرفتیم و پیشرفت کردیم.
آرمان سالاری، دانشجوی رشته گرافیک:
سعی کردیم با رویکردی شخصیتر و احساسیتر به موضوع این نمایشگاه نزدیک شویم. کاری که ارائه شد، نوعی جمعآوری و بازتاب احساسات، افکار و خاطراتی بود که در طول سالها همیشه با ما همراه بودند؛ خاطراتی که هیچگاه نتوانستیم سرکوبشان کنیم و همچنان در زندگی روزمره ما حضور دارند و خودی نشان میدهند.
طی سه ماه گذشته، روند کارمان سختیهای خاص خودش را داشت؛ بهویژه بهخاطر انتخاب متریال و تکنیکی که استفاده کردیم. چون تصمیم گرفتیم روی آینه کار کنیم، این انتخاب با ریسک بالایی همراه بود. اجرای طرح روی آینه نیازمند استفاده از اسید بود؛ متریالی که هم مزایا و هم معایب خودش را دارد و کار با آن نیاز به دقت و مهارت زیادی دارد.
در مجموع، این فرایند با تمام دشواریهایش، تجربهای مهم و متفاوت برای من بود؛ تجربهای که در آن تلاش کردیم مفاهیم درونی و تأثیرگذار را با زبانی بصری و متفاوت به نمایش بگذاریم.
فرانک صدرزاده، دانشجوی رشته گرافیک:
در ادامه روند تحصیلیام، همکاری با استادی را تجربه کردم که پیش از آنکه واقعاً استاد باشند، برای ما حکم یک دوست صمیمی را داشتند. میدانستم اگر وارد این مجموعه بشوم، چه از نظر حضور خود او، چه تیم و کادری که با ایشان کار میکردند، با فضایی روبهرو خواهم شد که همه با هم رفیقاند و رابطهها صمیمانه و دوستانه است. همین موضوع باعث شد کارمان را هم با همین روحیه پیش ببریم؛ رفاقتی، همراه و دلگرمکننده.
اثری که ارائه دادم، کاری کاملاً احساسی و درونی بود؛ الهامگرفته از شخصیت و درونمایههای وجودی خودم. احساسی که انتخاب کردم، «غم» بود. سعی کردم در کارم نشان بدهم که این حس، چیزی نیست که بشود از آن فرار کرد. از هر طرف که بخواهید بروید، باز هم غم در شما حضور دارد. درواقع، ماهیت اثر درباره همین «فرار» است و اینکه فرارکردن چه از غم، چه از هر احساس دیگری در اصل اشتباه است.
حتی اگر به دریا پناه ببرید، اگر به عمق اقیانوس بروید، باز آن غم، که در کار من با نماد باران نمایش داده شده، روی سر غواص میبارد. این یعنی مواجهه با احساسات، بخشی اجتنابناپذیر از زندگی ماست. خیلی خوشحالم که توانستم این حس را در قالب یک اثر منتقل کنم.
مهدیه بهدادنژاد، دانشجوی رشته گرافیک:
از پنجشنبه اثرم در نمایشگاه به نمایش درآمده است که ازاینبابت بسیار خوشحالم. موضوع اثری که ارائه دادم، کاملاً برگرفته از ذهنیت و احساسات شخصی خودم در مواجهه با فضای اطراف و شرایط زندگیام در این دوران است. تلاش کردم حسهایی را که تجربه کردهام، در قالب اثرم بازتاب بدهم.
در کل مجموعه آثار این نمایشگاه، یک غواص و یک کلاه غواصی بهعنوان عناصر مشترک در همه کارها دیده میشود. این کهنگی و قدمت در فرم کلاه غواصی، اشارهای است به خاطرات قدیمی و تروماهایی که در ذهن هر کدام از بچهها وجود داشته و حالا در قالب آثارشان به نمایش درآمده است.
من دانشجوی سال آخر گرافیک هستم و افتخار داشتم که در این پروژه، در کنار خانم محدثه برزهکار که از اساتید بسیار خوب ما هستند، کار کنم. پیشنهاد برگزاری نمایشگاه گروهی از سوی استاد مطرح شد و واقعاً باعث افتخار من است که در این نمایشگاه حضور دارم.
علاقهمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه تا ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ از ساعت ۱۸ تا ۲۱ به نگارخانه آسمان مراجعه کنند.